به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه بشكلٍ يعمي البصر ادامه... بِشَكْلٍ يُعْمِي الْبَصَرُ تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به عربی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه de manière aveuglante ادامه... de manière aveuglante تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به فرانسوی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه অন্ধকারভাবে ادامه... অন্ধকারভাবে تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به بنگالی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه آنکھوں کو چمکانے والے طریقے سے ادامه... آنکھوں کو چمکانے والے طریقے سے تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به اردو
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه kör edici bir şekilde ادامه... kör edici bir şekilde تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه kwa njia ya kipofu ادامه... kwa njia ya kipofu تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به سواحیلی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه cegadoramente ادامه... cegadoramente تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه blendend ادامه... blendend تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه осліплююче ادامه... осліплююче تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه oślepiająco ادامه... oślepiająco تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه cegamente ادامه... cegamente تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه accecantemente ادامه... accecantemente تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه verblindend ادامه... verblindend تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به هلندی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه ослепительно ادامه... ослепительно تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به روسی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه อย่างตาบอด ادامه... อย่างตาบอด تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به تایلندی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه dengan cara membutakan ادامه... dengan cara membutakan تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به اندونزیایی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه अंधा करने वाले तरीके से ادامه... अंधा करने वाले तरीके से تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به هندی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه בצורה מסנוורת ادامه... בצורה מסנוורת تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به عبری
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه 目が眩しいほど ادامه... 目が眩しいほど تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به ژاپنی
به طور کورکنندهبِه طُورِ کورکُنَندِه 눈부시게 ادامه... 눈부시게 تصویر به طور کورکننده دیکشنری فارسی به کره ای